شبای کمی از ۲۱ سالگیم اینطوری گذشت
که غم بیاد و سیاه بشم
آسمون سیاه شه
زمین سیاه شه
که بخوام یه پرده بردارم
بکشم دور تا دور خودم
خودمو جدا کنم از کل دنیا
منتظرت باشم
که بیای و از کنج غصه درم بیاری
نیای
بمونم
خم شم
که حسودی و تردید بخورنم
تردید
تردید
تردید
ش
ک
!
بغض
درباره این سایت